به گزارش ایلنا، دکتر حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام، در همایش اخلاق در اقتصاد، گفت: باید بدانیم انتقاد، دولتها را تقویت میکند و اگر ما انتقاد نکردیم، دولت به سراشیبی میرود، پس برای نجات دولتها باید انتقاد کرد و حرف زد اما به محض اینکه میگوییم چرا ...؟ میگویند انتقاد نکنید که دولت تضعیف میشود.
مداخلات غیر تخصصی دولت در اقتصاد
روحانی با بیان اینکه اگر جلو آزادی نظر، عقیده و بیان را گرفتیم به اخلاق، اقتصاد و سیاست ضربه وارد کردهایم، گفت: متاسفانه گاهی دولت مداخلاتی در اقتصاد میکند که بدون تخصص، بدون توجه به نظرات متخصصان و بدون استفاده از کارشناسان مربوطه است. این مسأله هم به اقتصاد ضربه میزند و هم به قدرت ملی، نظام اسلامی و انقلاب اسلامی ضربه وارد میکند.
مگر با حذف صفرها ارزش پول ملی درست میشود؟
وی با طرح این پرسش که مگر میتوان ارزش پول ملی را دستوری حل کرد؟ ادامه داد: مگر با حذف یک صفر، دو صفر و سه صفر ارزش پول ملی درست میشود؟ مگر با تعطیل شوراهای قانونی از جمله شورای پول و اعتبار میتوان در غیاب آن درباره سود منابع بانکی تصمیمگیری و در این منابع که حق مردم است تصرف کرد؟ این خلاف قانون و اخلاق و ضربه به اخلاق، اقتصاد و آینده کشور است.
آفت اطلاع رسانی غلط
رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: نبود شفافیت و خدای ناکرده اطلاعرسانی غلط و ناصحیح است که به اخلاق و اقتصاد ضربه وارد میکند. گاهی انسان نمیداند به کدام آمار مراجعه کند؛ چون مثلاً مسئولی درباره اینکه چند هزار مگاوات در عرض دو یا سه سال گذشته به نیروگاهی اضافه شده یک آمار میدهد، معاون وی آمار دیگری میدهد، وزیر نیرو آمار سومی ارائه میدهد و کارشناسان وزارتخانه آمار چهارمی میدهند. به هر حال اگر اعتماد مردم به آمار و سخنان مسئولان زیر سوال برود، افراد بر مبنای چه اطلاعاتی به دنبال سرمایهگذاری باشند؟
خطر گره خوردن اخلاق با سیاست
روحانی با بیان اینکه فاصلهگرفتن اقتصاد از اخلاق به ویژه زمانی که اخلاق با سیاست گره میخورد، بسیار میتواند خطرآفرین باشد، افزود: مثلا ممکن است بنگاه اقتصادی آرای مردم را با پولش بخرد، نمایندهای را خلق کند و یا نمایندهای را با پولش بخرد که خوشبختانه ما این مسأله را در کشورمان نداریم.
وی تأکید کرد: زمانی که اقتصاد با اخلاق و سیاست گره میخورد، دیگر این معادله یک مجهولی نیست، بلکه یک معادله چند وجهی است. وقتی در این شرایط اخلاق از اقتصاد و سیاست فاصله میگیرد ویرانگر هویت و آینده یک ملت است و اخلاق کبیر باید در اینجا وارد شود.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی، تصریح کرد: شاید فکر کنیم اخلاق و اقتصاد متضاد و متناقض یکدیگرند. اقتصاد علمی است که به مادیات و ثروت میاندیشد، اخلاق هم علمی است که به فضائل و کرامت انسانی نگاه میکند؛ اما اگر اقتصاد را علم مطالعه رفتار انسان اقتصادی تفسیر کنیم، چالشی که پیش روی این علم است، شبیه علوم انسانی است و نه علوم طبیعی.
وی افزود: گاهی اعمال اقتصادی که انجام میدهیم اعمال اخلاقی است و شاید انگیزه اخلاقی داشته باشد. مثلاً کسی که به کار میپردازد تا زندگی عزتمند داشته باشد و خانوادهاش در رفاه باشند، همچنین در بخشی از مباحث اقتصادی مسائل دیگری مثل نیروی کار، مدیریت و سیاستمدارانی را داریم که اقتصاد را سیاستگذاری یا هدایت میکنند. اینها همه بحثهای اقتصادی است که مباحث حقوقی و اخلاقی هم با آن توام هستند.
رییس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان اینکه سیستمهای اقتصادی در چارچوب اخلاق معمولاً راحتتر میتواند عمل کند، گفت: برخی اندیشمندان اقتصادی گفتهاند علم اقتصاد از خلأ بزرگی رنج میبرد و آن جدایی از اخلاق است؛ به قولی میگویند اقتصاد به ما میگوید چگونه باید زندگی کرد، پس نمیتواند از اخلاق جدا باشد. آدام اسمیت پدر علم اقتصاد پیش از آنکه اقتصاددان باشد مدرس اخلاق بوده و اقتصاد را جزئی از علوم اخلاقی تفسیر میکند، میگوید نمیتوان تنافر چندانی بین اقتصاد و اخلاق قائل بود.
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری، در ادامه با بیان اینکه اخلاق تسهیلکننده حرکتهای اقتصادی است، اظهار کرد: البته بسیاری از فعالیتهای اقتصادی با انگیزههای اخلاقی صورت میگیرد، مثل وقف، فعالیت صندوقهای اعانه و صندوقهای قرضالحسنه. همچنین اگر فعالیت اقتصادی بر این مبنا باشد که کشور به خودکفایی حداقلی در کالاهای استراتژیک برسد، این حرکت ضمن اینکه اقتصادی است میتواند اخلاقی هم باشد. پس اخلاق و اقتصاد آنقدرها هم از یکدیگر دور نیستند.
روحانی در عین حال با اشاره به ناسازگاری اقتصاد و اخلاق در برخی زمینهها، یادآور شد: اقتصاد غایتگرا و به دنبال سود، جمعآوری ثروت و منافع فردی است، در حالی که اخلاق به دنبال ایثار، سخاوت، توزیع ثروت و دیگرخواهی است. اقتصاد میگوید من علم هستم و میخواهم دنیا را آنچنان که هست ببینم و اخلاق میگوید میخواهم دنیا را آنطور که باید، ببینم. به هر حال علیرغم تنیدگی بین اخلاق و اقتصاد گاهی فاصله و حتی تضاد هم بین آنها به وجود میآید.
رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام، تأکید کرد: امروز در بحث کشاورزی، بیوتکنولوژی یا فرآوری محصولات تراریخته میگویند محصول بادوام و بدون آفتی را میتوانند در اختیار ما بگذارند؛ اما عدهای دخالت انسان در طبیعت را مشکلزا میدانند. اینجا اخلاق ممکن است در کنار مخالفان این فناوری قرار گیرد، یا در قانون کار که یکی از راههای توسعه است ممکن است کسی این قانون را مخالف توسعه بداند و فرد دیگری بگوید این قانون حامی و پشتیبان کارگر است. اینجا تضاد بین اهم یا مهم و یا تضاد بین اخلاق صغیر و کبیر به وجود میآید.
روحانی اظهار کرد: در بحث اخلاق و اقتصاد این مسئله جایی اهمیت پیدا میکند که به دولت برسیم؛ به ویژه در کشورهایی که بخش بزرگ اقتصاد آن در اختیار دولت است و مهم است که دولت چه میکند. تورم ممکن است از یک نگاه بحثی اقتصادی باشد، اما از نگاهی دیگر فشاری است که به زندگی مردم وارد میشود و بدین ترتیب مالیات نانوشتهنامصوبی است که به گردن مردم میافتد.
انتقاد از وضعیت تورمی کشور
رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن انتقاد از وضعیت تورمی کشور گفت: وقتی تورم 9/25 درصد میشود، این یعنی 26 درصد به پول جیب مردم مالیات بستهایم، آن هم به صورت غیرمصوب و غیرشفاف؛ در این صورت تورم از منظر اخلاقی فشار زیادی بر مردم وارد میکند و تفکیک قوا را زیر سوال میبرد چرا که خودش قانونگذاری میکند و مالیات بر جیب مردم قرار میدهد که این در تضاد با اخلاق است.
روحانی در ادامه با تاکید بر مصرف درست نفت و حساب ذخیره ارزی اضافه کرد: البته دولت حق دارد نوع ثروت را تغییر دهد و نفت را به داراییهای حقیقی دیگر تبدیل کند، اما نمیتواند ثروت متعلق به نسلهای آینده را مصرف کند، برای همین است که در دنیا این ثروتها در صندوق ریخته میشود و ناظران سختی بالای سر آن قرار دارند؛ حتی گاهی نظارت عامه هم در این باره وجود دارد و هرگونه برداشت از این حساب باید به اطلاع مردم برسد.